((اعجاز))
امدي و زخم زدي رفتي ، من به اعجازحال خنديدم
هِي تورا ديدمت ته فنجان هِي به تعبير فال خنديدم
پشت نوشيدن كمي قهوه، مي كشم نخ به نخ نخي سيگار
من به اميد سال بعد امسال هي به تحويل سال خنديدم
درد و رنج است و واژه تكرارعشق وعُشاق و عاشقي بيدار
عقل و عمار و عالمي بيمار ، من به تدبير كال خنديدم
لحظه ها در گذرگه پوچي،پيرو سر خورده چون خسيدرباد
موي اشفته در خم طوفان هِي به گيسوي زال خنديدم
پشتم از دستهاي تو خالي،تكيه كردم به بغض يك ديوار
هي سكوت بود و پيچشي مبهم،من به گفتار لا لا لال خنديدم
١٣٩٥/٥/١٠
ساعت ٦ عصر
:: برچسبها:
موزيك ,
شعر ,
غزليات ,
عاشقانه ها ,
حامدهمايون ,
رضاصادقي ,
فرشيدشريفي ,
ابي ,
ترانه ,
,
:: بازدید از این مطلب : 571
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5